جوان آنلاین: زنی که به اتهام قتل شوهرش بازداشت شد، به جرمش اعتراف کرد.
۱۱ آبان ماه امسال کارکنان بیمارستانی در جنوب تهران مرگ مشکوک مرد ۴۳ سالهای را به مأموران پلیس اعلام کردند.
بررسیهای مأموران نشان داد مرد فوتشده به نام رسول هیچ بیماریای نداشته تا اینکه ساعتی قبل حالش بد و به بیمارستان منتقل میشود و به کام مرگ میرود. از سوی دیگر معاینات اولیه پزشکی حکایت از آن داشت رسول بر اثر مسمومیت دارویی فوت کرده است. به این ترتیب جسد رسول برای مشخصشدن علت اصلی مرگ به پزشکی قانونی منتقل شد و پروندهاش برای رسیدگی در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفت. در حالی که تحقیقات درباره این حادثه ادامه داشت، پزشکی قانونی اعلام کرد رسول بر اثر خوردن سیانور به قتل رسیده است. با اعلام نظریه پزشکی قانونی پرونده وارد مرحله تازهای شد و کارآگاهان جنایی تحقیقات خود را ادامه دادند. بررسیهای مأموران نشان داد مقتول با هیچ فردی دشمنی نداشته است و زمانی هم که مسموم میشود در خانهاش بوده است. از سوی دیگر مأموران دریافتند وی از مدتی قبل با همسر ۳۰ سالهاش اختلاف داشته و گاهی هم با درگیری و مشاجره لفظی داشتهاند، بنابراین مأموران همسر مقتول را به عنوان مظنون بازداشت و به اداره پلیس منتقل کردند.
متهم در بازجوییها منکر جرم خود شد، اما در نهایت صبح دیروز لب به اعتراف گشود و به قتل شوهرش با خوراندن سیانور اعتراف کرد.
* قهوه با طعم سیانور
وی گفت: «۱۳ ساله بودم که با پسرعمویم رسول که ۱۲ سال از من بزرگتر بود، ازدواج کردم. او را دوست نداشتم، اما خانواده ام مرا مجبور به ازدواج کردند. حاصل زندگی ما دو فرزند شد و سالها قبل هم برای زندگی به تهران آمدیم. زرق و برق تهران مرا گیج و مبهوت کرده بود و از طرفی شوهرم خیلی به نیازهای من توجهی نداشت. میخواستم از او طلاق بگیرم، اما خانوادهام اجازه نمیدادند و من هم کاری از دستم ساخته نبود. از شوهرم خوشم نمیآمد و دوست داشتم جوانی کنم، به همین دلیل تصمیم گرفتم شوهرم را از میان بردارم و بعد برای خودم زندگی کنم. چند روز قبل از حادثه به خیابان رفتم و مقداری سیانور تهیه کردم و تصمیم گرفتم به شوهرم بخورانم. روز حادثه دختر و پسرم برای کار از خانه بیرون رفتند. من و شوهرم تنها بودیم که برای او قهوه درست کردم و مقداری از سیانور را داخل فنجان قهوهاش ریختم و به او دادم. او خبر نداشت و خورد و حالش بد شد و من هم او را به بیمارستان رساندم، اما میدانستم فوت میکند.»
متهم پس از اعتراف برای تحقیقات بیشتر به دستور بازپرس جنایی در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفت.